نازنین فاطمهنازنین فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
علیعلی، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
زمانی نوشتن مطالب وبلاگم رو خودم (نازنین فاطمه) به عهده گرفتمزمانی نوشتن مطالب وبلاگم رو خودم (نازنین فاطمه) به عهده گرفتم، تا این لحظه: 3 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 11 ماه و 24 روز سن داره
فنچ های خوشگلم✨🪐فنچ های خوشگلم✨🪐، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

🤍𝐈𝐂𝐄 𝐁𝐄𝐀𝐑

🤍𝐈𝐂𝐄 𝐁𝐄𝐀𝐑

هتل ترانسیلوانیا

سلام سلام چطورین؟ چند روزه علاقه مند به انیمیشن هتل ترانسیلوانیا شدم واقعا عالیه شاید ظارش زیاد جالب نباشه ولی داستان ماجرا واقعا خوبه توصیه میکنم حتیٰٰ برای یک بار هم شده ببینید.  فصل چهارمشرو هم ۹مهر۱۴۰۰ میاد این دختر که عکسش رو گذاشتم میویس هست اسمش دراکولا هست ولی جزو شخصیت اصلی انیمیشن هست اینجا که تاج گذاشته مراسم عروسیش بوده عکس با کیفیت تر از عکس عروسیش پیدا نکردم برای همین این عکس رو گذاشتم حالا کیا این کارتون رو دیدن و دوسش دارند کامنت بدهید  ...
4 مهر 1400

بچه باربی

سلام سلام چطورین؟ امروز با خودم گفتم:تا سال تحصیلی شروع نشده برم برای بچه باربی هایم لباس بدوزم.خب بریم لباس هارو ببینیم این لباس باله رو امروز دوختم این لباس رو از موقغی که خریدمش تنش بود این پالتو و کلاه روهم یه ماه پیش دوختم این لباس پرنسسی رو هم امروز دوختم این هم رو از وقتی خریدمش تنش بود این لباس رو هم یه ماه پیش دوختم.  حالا از کدومش بیشتر خوشت اود کامنت بزارید.  ...
2 مهر 1400

گفتنیو من

سلام گلمنگولی های من بدون هیچ توضیحی بریم سر اصل مطلب  داخل بخش پیوند ها توی وبلاگ من یکی از پیوند ها نوشته نازنین فاطمه او گفتنیو منه یعنی اگه روی اون کلیک کنید میتونید با من صحبت کنید خب دیگه همین  فلا خداحافظ گلمنگولی ها
1 مهر 1400

👂گوشواره👂

شماره معکوس سه دو یک سلام هم اکنون صدای نازنین فاطمه ۹ساله را با گوش سوراخ شده میشنوید خب بله سلام امروز عصر من از بابام پرسیدم: کی گوش من رو سوراخ میکنی.؟ بابام گفت: الان.! من گفتم:باشه بعد مامانم گفت: وسایلت رو جمع کن بریم خونه مامان جون. یهو رفتیم دم درمانگاه و مامانم گفت: بیا برویم گوش تو رو سوراخ کنیم بعد رفتیم سوراخ کردیم و من بیشتر از صدا ی دستگاهی که سوراخ میکرد ترسیدم و بعد رفتیم خونه مامان بابام و خیلی خوب بود فعلا  خداحافظ. 
31 شهريور 1400

خداحافظ

سلام سلام چطورین؟ الان یکم ناراحتمو دلتنگ، چرا؟! چون این دوتا فنچ هایم را دادم به عمه بابام چون عمه بابام خودش قبلا فنچ داشت امّا فنچ هایش مُرد و ما هم بهش گفتیم بهش فنچ میدهیم وحالا هم دادیم و من هم خوشحالم هم ناراحتم از این جهت ناراحتم چون دیگه پیش من نیستند و هم از این جهتخوشحالم چون اونا یه خونه جدید دارند.  ...
28 شهريور 1400

بادام زمینی

سلام سلام چطورین؟ چند روز پیش علی دم پنجره آشپزخانه نشته بود و مامانم هم داشت تو آشپزخانه آشپزی میکرد بعد علی از پنجره یه کاسه بادام زمینی رو خالی کرد تو کوچه و بعد فردا آن روز طبقه دومی همسایه ما تو گروه ساختمان گفت: لطفا سفرتون رو نتکونید.  نگو بادام زمینی هایی که علی ریخته بود پایین ریخته بود روی ماشین طبقه دوم بعد مامانم از علی پرسید: چرا بادام زمینی هارو ریختی پایین؟. علی هم جواب داد: بادام زمینی ها خودشون می خواستند برن بیرون منم ریختم پایین اما بادام زمینی ها راه رو بلد نبودن ریختن رو ماشین.😂😂😂واقعا جواب قانع کننده ای گفت
28 شهريور 1400