نازنین فاطمهنازنین فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
علیعلی، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
زمانی نوشتن مطالب وبلاگم رو خودم (نازنین فاطمه) به عهده گرفتمزمانی نوشتن مطالب وبلاگم رو خودم (نازنین فاطمه) به عهده گرفتم، تا این لحظه: 3 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 11 ماه و 18 روز سن داره
فنچ های خوشگلم✨🪐فنچ های خوشگلم✨🪐، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

🤍𝐈𝐂𝐄 𝐁𝐄𝐀𝐑

🤍𝐈𝐂𝐄 𝐁𝐄𝐀𝐑

خاطره یه روز بارونی

1400/10/25 13:28
305 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام من چند وقت پیش یه چتر صورتی رنگ که روش طرح پونی داشت خریدم از اون موقع هیچ بارونی نیومد امروز یهو دیدم آسمون ابری شد و ناگهان رعد و برق زد و بارون گرفت منم سریع پالتو و شلوار گرم و کلاه و شال گردن را پوشیدم چترم را هم برداشتم و رفتم پشت بوم خیلی خوب بود هرچند سردم شده بود ولی بازم داشتم خوشحال بودم😂😅

علی هم با چتر جدید اش که سبز بود و طرح بن تن داشت کاپشن پوشید و آمد علی چترش را زمین گذاشت و شروع کرد به بدو بدو کردن و بازی کردن وقتی که وایساد یهو دیدم توی موهاش دونه های سفید هست اولش فکر کردم تگرگه بعد علی سردش شد و رفت پایین بعد یهو باد اومد و چترم را برعکس کرد بعدش دیدم همون دونه های سفیدی که توی موهای علی بود روی زمین و چتر من هم هست ناگهان فهمیدم که تگرگ نبوده بـــــــــرفــــــــــ بوده😲

خیلی خوشحال شدم و شروع کردم به بازی عکساش رو براتون میگذارم

 دونه های سفیدی که توی تصویر مشاهده می کنید همون برف هایی است که من فکر کردم تگرگ است

اینم ابر های سیاه بارونی

اینم من و چترم

تا یه پست دیگه خداحافظ 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

سایهسایه
25 دی 00 14:32
پست جدیدمو اومده🤩
𝒩𝒶𝓏𝒶𝓃𝒾𝓃 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽
پاسخ
حتما نگاه میکنم😉
меliкамеliка
25 دی 00 14:55
مبارکت باشه گلم 😘💖