صحنه ی ترسناک
بچه ها ما میخواستیم خونه مون رو رنگ و نقاشی، کاغذ دیواری کنیم برای همین اومدیم خونه ی مامان بزرگام دیروز که خونه ی مامان مامانم بودم فنچ هارا گذاشتم خونه مامان بابام بعد تو خونه مامان بابام یه گربه زندگی میکنه این گربه اومده بود در بالکن چون من فنچ ها را گذاشته بودم دم بالکن یعنی تو خونه بعد این گربه به صورت خیلی مظلوم اومده بود این فنچ ها رو نگاه میکرد بعد فنچ ها هم پشت شان رو به گربه کرده بودند ولی خدا رو شکر گربه به شیشه ضربه نزد چون اونطوری فنچ ها می ترسیدند و دیگه.................. امروز هم گربه دوباره اومد خدا رو شکر امروز هم آورده بود بالا که ضربه بزنه به شیشه چرا میخواد بیاد؟ چون همسایه ها هی بهش غذا دادند این دیگه اینج...
کادوی روز پدر و داستان های امروز.....
سلام سلام امروز منو مامانم و علی رفتیم بیرون که برای روز پدر برای بابام یه کادو بخریم. بله تو محله ی ما همه مغازه ای هست به جز لباس فروشی ما هر جا هم رفتیم فقط لباس زنانه و بچگانه داشتند، چون اول نی میخواستیم برای بابا لباس بخریم من گفتم مامان اگه لباس پیدا نکردیم ــــــــــــــ بخریم برا این ننوشتم چی بخریم چون آخر سر همونو خریدیم. بعد لباس که پیدا نکردیم اومدیم از مغازه ای که سر کوچه بود یه ـــــــــــــــــــــ خریدیم بعدا عکس چیزی که خریدم رو میگذارم ولی الان نه به دلیل........ بعد اومدیم خونه علی داشت میگفت من میخوام به بابا بگم براش چی خریدیم منم هی میگفتم علی این سوپرایزه ولی علی که از س...
لوکا
سلام سلام خب بچه ها من وقتی تکالیفم رو انجام میدم مامانم اجازه میده انیمیشن ببینم خب امروز اومدم لوکا رو بهتون معرفی کنم خیلی جذابه من و داداشم که خیلی دوست داشتیم😍😍😆😆😅😅😇😇 و اینکه لوکا فیلم سینماییه و فعلا لوکا1 اومده لوکا2 فقط 6 دقیقه هست هنوز کاملش نیومده حالا کی لوکا رو دیده؟ اگه دیدید دوست داشتید یا نه؟ اگه ندید من بهتون پیشنهاد میکنم ببینید جذابه من دوست داشتم البته هر کسی سلیقه ای داره شاید یکی مثل من دوست داشته باشه شاید هم یکی دوست نداشته باشه ...
پونی کوچولوی من نسل جدید
😍 اینم کارتون جدید پونی ها خیلی باحاله من خودم خیلی دوست داشتم اسمش پونی کوچولو ی من نسل جدید هستش.😆😍 ...
هتل ترانسیلوانیا
فصل چهار هتل ترانسیلوانیا اومده منم نشست دیدم😆😆
نویسنده :
𝒩𝒶𝓏𝒶𝓃𝒾𝓃 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽
14:10
نانین فاطمه کوچولو
بچه ها این عکس رو تازه پیدا کردم چقدر کوچولو بودم ...
سلامی دوباره
سلام سلام میدونم یه چند وقتی نبودم چون گوشیم خراب بود نمیتونستم پست بزارم الانم باز موبایلم خرابه دارم با کامپیوتر پست میزارم 😔 خب دیگه منتظر پست های بعدی من باشید😊
نویسنده :
𝒩𝒶𝓏𝒶𝓃𝒾𝓃 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽
13:53
خاطره یه روز بارونی
سلام سلام من چند وقت پیش یه چتر صورتی رنگ که روش طرح پونی داشت خریدم از اون موقع هیچ بارونی نیومد امروز یهو دیدم آسمون ابری شد و ناگهان رعد و برق زد و بارون گرفت منم سریع پالتو و شلوار گرم و کلاه و شال گردن را پوشیدم چترم را هم برداشتم و رفتم پشت بوم خیلی خوب بود هرچند سردم شده بود ولی بازم داشتم خوشحال بودم😂😅 علی هم با چتر جدید اش که سبز بود و طرح بن تن داشت کاپشن پوشید و آمد علی چترش را زمین گذاشت و شروع کرد به بدو بدو کردن و بازی کردن وقتی که وایساد یهو دیدم توی موهاش دونه های سفید هست اولش فکر کردم تگرگه بعد علی سردش شد و رفت پایین بعد یهو باد اومد و چترم را برعکس کرد بعدش دیدم همون دونه های سفیدی که توی موهای علی بود روی زمین و ...
سردار سلیمانی
آرامش در چشمانت آرامش قبل از طوفان ...................... ❤ شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را تسلیت میگویم❤❤❤ ...