جوجه ی فراری😂
سلام سلام امروز ما سه تا جوجه فنچ های جدیدمون را آزاد کردیم تو خونه بعد یکی از این جوجه فنچ ها دستی است اسمش نرمک است نرمک به همراه دوتا داداش هایش پوگو و پوپو توی خونه مشغول بازی بودند روی مبل ها توی آشپزخونه جاهای دیگر بازی می کردند وقتی که از بازی کردن خسته شدن قفس دونه برفی و خاکستری یعنی مامان و باباشون رو آوردیم که بزاریمشون پیش مامان و باباشون تا استراحت کنن و در ضمن زمانی که این سه تا باهم بازی کنند نرمک هم که دست آموز هست با این دوتا داداش هایش شیطونی میکنه چون پوگو و پوپو خیلی شیطون هستند و اینطوری میشه گرفتشون که قفس پدر مادرشون رو بیاری و اینا بخواطر اینکه استراحت کنن و برن و پیش مامان و باباشون و دونه برفی خاکستری هی صداشون میکنن میچسبن به قفس و خلاصه ما قفس رو آوردیم اول از همه نرمک اومد کنار قفس و چون دستی بود خیلی آسون گرفتنش و گذاشتمش پیش مامان و باباش بعد پوگو اومد اونو هم حالا نه به آسانی که نرمک رو گرفتم ولی بلاخره گرفتنش یکم سخت بود خیلی زبل و بازیگوش بود بعد حالا افتادم دنبال پوپو هی از این به اون ور این ور به اون ور نشد که نشد بگیرمش قفس پدر و مادرش رو هم هرجا گذاشتم نیومد آخر سر یه مدت ولش کردم همونجا بالای کابینت داشت استراحت میکرد بعد از اون بالای کابینت آوردنش پایین ولی چون میدونستم وقتی بالای کابینت باشه من نمیتونم بگیرمش هی میرفت بالای کابینت آخرسر توی از این اسپری ها آب ریختم خیسش کردم که بال هاش خیش بشه ندونه پرواز کنه ولی بازم داشت پرواز میکرد😂آخرسر به زور گرفتمش انداختنش تو قفس
عکس سه تاشون رو میگذارم